فیلم #سرخپوست به کارگردانی #نیما_جاویدی یک فیلم بیش از اندازه محافظه کارانه است. کارگردان تصمیم گرفته فیلمی در مورد بازی های ناعادلانه قدرت بسازد که حتی به ناحق کسی را به چوبه دار می سپارد و انسانهای شریف مقابل این بازیکاران ناشریف چاره ای جز قانون شکنی ندارند اما برای آنکه خطری از جانب گفتمان غالب متوجهش نباشد و فیلمش اجازه پخش بگیرد، ماجرای داستان را به قبل از ظهور جمهوری اسلامی برده است و حتی متاسفانه با یک تحقیق ساده همزمانی تاریخی را در نیاورده است. ماجرای فیلم به سال ١٣۴۶ بر می گردد و ظالم غایب این ماجرا یکی از اربابهاست که با زور و تزویر حکم اعدام یکی از رعیتهایش را در دست دارد، حال آنکه اولین لایحه ی اصلاحات ارضی به دستور #محمد_رضا_پهلوی در سال ١٣٣٨ اتفاق افتاد و بعد از عبور از کارشکنی های مرسوم در سال ١٣۴٠ به طور کامل اجرایی شد و مناسبات ارباب و رعیتی به طور کامل از میان رفتند، حتی جالب است بدانید که شاه سالیان سال پیش از این بر لزوم از بین رفتن این مناسبات تاکید داشت و علی رغم این که روحانیون فریب خورده سد راهش بودند اما اربابان قدرت و نفوذ خود را در دستگاه های قضایی و حکومتی از دست داده بودند.

بجز این ایراد فاحش، سیر تحول نوید محمدزاده اصلا خوب در نیامده، ساده ترین نمایی که می شد دلرحمی وی را به تصویر کشد، نجات قورباغه ی دستی مجرم بود که اتفاق نیفتاد و در پایان یکدفعه مخاطب می دید که بازرس ژاور بی احساس قانونمند به رابین هود همراه با ملت بدل شد!

بازی #پریناز_ایزد_یار هم ضعیف بود، فیلمنامه برای او هم خوب شخصیت سازی نکرده بود، چرا ماشینش را به در زندان کوبید؟ 

یا یک سوتی دیگر: چرا واکس که ماده ای روغنی و بسیار غلیظ است با باران به راحتی شسته شد؟

می توانم بگویم با این تفاسیر فیلم در حد یک تله فیلم که از سر بیکاری در اتوبوس ببینی لذتبخش بود اما ارزش سینما رفتن را نداشت.