نگاهي به روزنامه‌هاي صداي عدالت و اعتماد ملي تاريخ اول تير 88

صداي عدالت:

در حالي كه شوراي نگهبان بارها اعلام كرده است در داوري هاي خويش درباره مسائل انتخاباتي موضعي بي طرف و عادلانه خواهد داشت صبح ديروز آيت الله محمد يزدي به طور صريح بر عليه مير حسين موسوي موضع گيري كرد. وي گفت نظام وظيفه ندارد آقاي موسوي را قانع كند و موسوي دارد به تدريج جوهر‌ه‌ي خود را نشان مي‌دهد!

علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي راه قدرداني از مشاركت 85 درصدي مردم را صيانت آرا دانست و گفت گسترش بي اعتمادي خسران جبران ناپذيري براي كشور دارد. علي لاريجاني گفت: چه معني دارد نيمه شب به دانشجويان كوي دانشگاه حمله شود و يا ساعت دو و نيم بامداد عده اي به مجتمع مسكوني سبحان حمله كنند و آسايش ساكنان را بر هم بزنن. وزير كشور در اين زمينه بايد پاسخگو باشد.

وي طي حكمي هيئتي را براي بررسي وقايع اخير به ويژه كوي دانشگاه تعيين كرده بود كه آنها پس از ديدار با نامزدهاي اتخاباتي و رئيس مجلس خبرگان گزارش خود را در مجلس قرائت كردند.

البته خواندن اين گزارش با كارشكني‌هاي بسياري از سوي نمايندگان توام شد و حتي يكي از نمايندگان سخنگوي اين هيات را پس از پايين آمدن از پشت تريبون به سيلي آبداري مهمان كرد!

مرتضي الويري پس از اشاره به اين كه وزارت كشور 8 روز پس از انتخابات آراي صندوقها را آن هم به طور نصفه نيمه در سايتش منتشر كرده است و اين كار زماني اتفاق افتاده كه مهلت قانوني اعتراضات پايان يافته است. اين اقدام شبهه انگيز در حالي اتفاق افتاده است كه فرداي روز انتخابات اطلاعات صندوقها در وزارت كشور موجود بوده و ستد انتخابات از دادن اين اطلاعات به كانديداها سر باز زده است. وي گفت: وقتي كانديداها را از بديهي ترين اطلاعات درخواستي محروم مي‌كنند چگونه مي توان به حسن نيت آقايان خوش بين بود؟

وي اعلام كرد وقتي در قانون اساسي اجتماع آرام و مدني مردم آزاد است اگر جلوي اين اجتماعات گرفته شود مسلم است كه تلاشهاي مسئولان واقعا در راستاي بازگشت آرامش به جامعه نيست. وي تداوم بازداشت برخي فعالان سياسي و روزنامه نگاران در شرايط فعلي را فاقد توجيه قانوني و عقلاني دانست و اين اقدامات را متعارض با مردمسالاري دانست.

آيت الله جواد عاملي ابراز كرد اختلافات اجتماعي را بايد از راه عاطفه حل كرد.

علي خرم واكنش كشورهاي غرب در برابر تحولات اخير ايران را معقول دانتس. وي ابراز كرد كشورهاي غربي در مواضع خود از طرفداري از فرد يا جناح خاصي خودداري كردند و اعلام كردند مقامات و مردم ايران بايد تصميم نهايي را اتخاذ كنند و براي آنها موسوي و احمدي نژاد تفاوتي ندارد. آنها بر موازيني چون حقوق بشر و حقوق معترضين به نتايج انتخابات و اثبات سلامت انتخابات اشاره داشتند البته توجه به اين موارد را با استفاده از روشهاي مسالمت آميز مورد تاكيد قرار داده اند.

كشورهاي ديگري هم در برابر تحولات ايران سكوت اختيار كرده اند و منتظر مانده اند تا نتيجه‌ي تحولات ايران مشخص شود و ابراز داشته اند با هر حكومتي كه در ايران امور را در دست گيرد آمادگي همكاري دارند. به باور آنها اعلام موضع در برابر وقايع اخير ايران و هر نوع دخالت تنها به پيچيده شدن اوضاع ايران خواهد انجاميد.

اما در اين ميان كشورهاي عربي نگاهي ديگر به تحولات ايران دارند. آنها مواضع خود در برابر ايران را با محوريت فرد اعلام كردند در حالي كه كشورهاي غربي از واكنش‌هايي كه بر فرد تاكيد داشته باشد خودداري كردند و بر مسائل كلي ايران متمركز شدند.

در نگاه روز اين روزنامه آمده است:

اگر چه در جامعه‌ي ما تحليلها و مباحثه‌هاي زيادي در مورد مقوله‌ي امنيت شده است اما در بعد عملي و صورت ظاهري امنيت در جامعه‌ي ما نشان زيادي از آثار مباحث علمي انجام شده نمي‌بينيم.

در حالي كه در بسياري از كشورها مردم از جانب مداخلات اطلاعاتي دولت و گروه‌هاي ديگر جامعه گله مندند، در جامعه ما هنوز جان انسان‌ها به طور باورنكردني در معرض تهديد قرار مي‌گيرد. اين تهديد نه فقط به جهت تصادفات فراوان جاده‌اي و سقوط هواپيماست كه بي شك در اين زمينه ايران ركورد شكن است بلكه يك فرد احتملا مي‌دهد در خيابان مورد اصات گلوله قرار بگيرد يا ربوده شود!

در حالي كه يكي از وضعيتهاي اتفاق افتاده در كشور ما مي‌تواند در ساير كشورها منجر به بركناري مقامات عالي در ساير كشورها مي‌شود، در كشور ما به راحتي انسانها قتل عام مي‌شوند و برخي از مسئولين پس از يك ماه تازه از جريان باخبر مي‌شوند و تازه به ابراز تاسف و وعده‌هاي بسنده مي‌كنند!

تاسف بيشتر اينجاست كه مجازات نشدن عاملان قتل نه به دليل كمبود امكانات و منابع بلكه به جهت فقدان به كارگيري تدابير معمولي اتفاق مي‌افتد.

نيروي انتظامي اعلام كرد 457 نفر در روز شنبه دستگير شدند.

7 نفر از اعضاي مجاهدين انقلاب اسلامي به نامهاي بهزاد نبوي، مصطفي تاج زاده، جواد امام، مجيد نيري، حجت اسماعيلي، محسن باستاني، مهرداد بال افكن هم هنوز در بازداشت غير قانوني به سر مي‌برند.

فراكسيون خط امام اعلام كرد بديهي است آزادي بازداشت شدگان اعم از مردم عادي و فعالان سياسي مي‌تواند نقش موثري در بازگشت آرامش به جامعه داشته باشد.

گفتني است فراكسيون خط امام در نامه‌اي به آقاي شاهرودي رئيس قوه‌ي قضاييه نوشته است:

اين روزها دستگيريهاي گسترده و عمدتا بدون محمل قضايي سبب نگراني جامعه و خانواده بازداشت شدگان است. تعداد اين افراد و شيوه برخورد با آنها نامعلوم است. ما نمايندگان ملت خوهان آن هستيم كه دستور فرذماييد زمينه بازديد تعدادي از نمايندگان از محل نگهداري زندانيان و ملاقات با آنها فراهم آيند ت بتوانيم به جامعه و خانواده هايشان آرامش و اطمينان بدهيم كه حقوق اين افراد مراعات شده و روند كراها طبق موازين قانوني و شرعي است.

فزوني نماينده‌ي اصفهان از بيشتر بون كالاهاي وارداتي نسبت به كالاهاي توليدي در كشور ابراز نگراني كرد.

باغدار نمونه‌ي تهران پس از گلايه از وزارت جهاد كشاورزي كه 2 سال است كه دادن يارانه سم و كود به كشاورزان قطع كرده است گفت هيچ گونه كنترلي بر عرضه‌ي ميلوه وجود ندارد و دلالي‌هاي بي حساب سبب مي‌شود كه ميوه چند برابر نرخي كه از باغدار خريداري مي‌شود به دست مصرف كننده برسد.

او از عدم همكاري بانكها در پرداخت وام براي تبديل آبياري سنتي به قطره‌اي گله كرد. گويا بانكها باغهاي آنها كه سند رسمي ندارد را به عنوان وثيقه نمي‌پذيرند

او اذعان داشت كه با وجود واردات بي ‌رويه‌ي ميوه و عدم كنترل و سازماندهي در پخش آن به زودي همين تعداد باغدار باقي مانده نيز ورشكست خواهند شد و اين روال نزولي توليد ميوه را حاصل سياستهاي چند سال اخير دانست.

اعتماد ملي:

فائزه هاشمي و دخترش بازداشت شدند.

مصطفي ايزدي با خرده گرفتن به عملكرد صدا و سيما پرسيد: چرا فقط امسال يادتان افتاده كه فيلمهاي مربوط به خرداد 60 كه مربوط به درگيري منافقين در 31 تير را از آرشيو بيرون بكشيد؟ ربط سخنراني بني صدر در 14 اسفند 59 چه معني و مفهومي جز تنش آفريني و فشار روحي و رواني بر نامزدهاي اصلاح طلب دارد؟

او اذعان داشت كه منافقين و ديگر گروه‌هاي سياسي اوائل انقلاب به دنبال برادازي نظام بوند و اگر ترورهاي خياباني و اغتشاشات را گسترش مي دادند براي فلج كردن حكومت در آن هم در زمان جنگ بود.

بنابراين حق اين بود كه پاسداران انقلاب اسلامي آنان را سركوب كنند و مردم را از دست آنها نجات دهند اما سركوب تظاهرات آرام اين روزها كه در راستاي اعتماد بخشيدن به رابطه‌ي مردم و حكومت بود چه ربطي به آن سالها دارد؟

قطع سيستم پيامكها و اختلال در سيستم تماس با تلفن همراه كه گاه با انكار مسئولين مواجه شده و گاه گفته شده يك مقام امنيتي اين دستور را داده است رشد سهام مخابرات را نزول شديد مواجه كرده است.

همدردي شاعران و نويسندگان ايران با مردم:

من ندانم با كه گويم شرح درد

قصه رنگ پريده خون سرد

خون پاك ملت ايران، صداي فرو خورده شاعران و نويسندگان اين مرز و بوم را به فريادي رسا بدل كرد، همراه و هم نظر با مردمي كه گشوده شدن روزنه‌اي زخم عميق شان را عيان كرده است اعتراض خو را به كساني كه با ناديده گرفتن صداي مردم عامل ضرب و شتم و بازداشت هاي گسترده اخير هستند اعلام مي كنيم و ياد آور مي شويم كه هم بغض به سوگ نشستگان و در بند شدگان رخدادهاي اخير به سوگ نشسته اين و هوادار عدالت و آرامشي هستيم كه تنها با احقاق حقوق ملت ايران برقرار مي شود.

اين نامه به امضاي تعداد بسيار زيادي از نويسندگان و فرهيختگان از جمله سيميم بهبهاني، رضا براهني، علي اشرف درويشيان، حافظ موسوی رسيده است.

در كنار تمام اين مطالبي كه از روزنامه‌هاي فوق گفته شد، چند سوال ذهن مرا به خود مشغول كرده است:

چطور ممكن است وزارت اطلاعاتي كه عوامل بمب گذاري در روز بيست ودوم خرداد در بيست نقطه‌ي تهران را تمام و كمال دستگير كرده است نتوانسته عوامل حمله به كوي دانشگاه كه به قول رهبر دل هر انساني را به درد مي‌آورد دستگير كند؟

وقتي سردار رادان ادعا مي‌كند هيچ نيروي سازماني از بسيج و نيروي انتظامي و غيره اقدام به استفاده از سلاح گرم براي متفرق كردن مردم در روز شنبه و بعد از آن نكرده است، چطور هنوز عوامل كشتار كم سابقه‌ي 30 خرداد و سي و يك خرداد دستگير نشده اند؟

اگر واقعا احمدي نژاد بدون تقلب راي آورده چرا نظام حاضر به تجديد انتخابات نيست و با انجام اقدامات سركوبگرانه تمام دلبستگي چهل مليون جمعيتي كه به پاي صندوقها آمده‌اند به سياست ايران را زير سوال مي‌برد؟

اين روزها هر وقت گزارم به باغ ويراني مي‌افتد كه نعش گلها خونينش كرده مدام بي اختيار زير لب زمزمه مي‌كنم:

لشكر گل خوار رو كي به راه انداخته؟

ايوان مدائن

از آن زمان كه «خاقاني شرواني» با سرودن قصيده معروف «ايوان مدائن» ماجراي فروپاشي يك امپراتوري بزرگ و سقوط حيرت اور يك پادشاه را دستمايه عبرت آموزي قرار داده؛ قرنها گذشته است. با اين حال گويي فراخوان خاقاني براي عبرت گرفتن از سرانجام شوم حكومت مقتدر ساسانيان؛ آموزه اي زمان ناشناس و هميشگي است.

هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان

ايوان مدائن را آيينه ي عبرت دان

نزديك به چهارده سده پيش از اين؛ سپاهيان عرب به تصميم خليفه دوم و با شعار دعوت به اسلام به سرزمين ايران گسيل شدند و در مدت زمان كوتاه؛ بنيان هاي شاهنشاهي ساساني را فروريختند. تاريخ نگاران و نظريه پردازان در زمينه تحليل و تفسير و علت يابي شكست سپاه يزدگرد سوم و فرار زبونانه ي آن پادشاه و پناه جويي نافرجامش به آسيابان معروف بسيار گفته و نگاشته اند. اما صرف نظر از گونه گوني برداشتهاي اهل فن؛ يك موضوع در تمامي تحليلها مشترك است و آن استقبال توده مردم ايران از سپاه اسلام است و ابراز خرسندي از شكست پادشاه ساساني!

چگونه است كه ملتي بزرگ با آن پيشينه تمدن باستاني و برخوردار از سرزميني پهناور كه چندين كشور شرقي و غربي و شمالي و جنوبي ايران امروز را در بر مي گرفته و با آن دستگاه عريض و طويل كشوري و لشكري اش در برابر سپاهيان سرزميني كه تا پيش از اسلام به خشونت و وحشيگري شناخته مي شد؛ نه تنها به مقاومت و مبارزه جدي بر نمي خيزد؛ بلكه با اشتياق و استقبال پذيراي آن مي شود؟

حدود شصت سال پيش؛ شهريور 1320؛ سپاهيان بيگانه بدون كمترين اعتنايي به پادشاه ايران نه تنها وارد سرزمين ما مي شوند بلكه رضاخان را از سلطنت خلع و به جزيره‌ي دور افتاده اي در آفريقاي جنوبي تبعيد مي‌كنند. اين بار نيز واكنش مردم ايران عبرت انگيز است. با آن كه در پيشينه‌ي مردم اين سرزمين همواره روح وطن‌پرستي و اجنبي‌ستيزي جلوه‌گر بوده اما گويي مردم ايران سقوط يك ديكتاتور را هر جند به بهاي حضور موقت بيگانگان ترجيح مي‌دهند. اين بار نيز كمترين مقاومتي در برابر هجوم بيگانه؛ نه از سوي مردم و نه از سوي ارتش وفادار به شاه مشاهده نمي‌شود! چرا؟

و اينك تازه ترين شاهد اين داستان عبرت انگيز؛ ماجراي فروپاشي رژيم آهنين صدام.

درست است كه توانايي و تجهيزات ارتش عراق در مقايسه با قدرت جهنمي ارتش مهاجم بسيار اندك بوده اما از سوي ديگر حكومت صدام اساسا ماهيتي امنيتي نظامي داشته و از سالها پيش توانمندي هاي قابل توجهي چه از لحاظ لجستيكي و چه نيروي انساني فراهم ساخته است.

به راستي چه عاملي موجب شد كه با شتابي غافلگير كننده نه تنها حكومت آهنين صدام فرو ريزد بلكه مقاومت چنداني از سوي مردم عراق نيز مشاهده نشود؟

بي ترديد مردم عراق نيز همچون هر ملتي؛ دل در گروي استقلال وطن خويش دارند و حضور ناخواسته‌ي بيگانگانه را در كشور خود نمي پسندند؛ اما در عين حال عراقيان سقوط حاكمان بعثي را به بهاي حضور بيگانگان پذيرفتند و حتي به رغم آسيب‌هاي غم‌انگيزي كه در اين جنگ متحمل شده‌اند؛ از شكست حكومت خود شادمان و خرسندند. چرا؟

دندانه هر قصري پندي دهدت نونو

پند سر دندانه بشنو ز بن دندان

به گمان من پاسخ اين چراها در اين عبارت خلاصه مي شود:

حكومت‌ها؛ آن گاه كه از تسخير دلهاي مردم خويش ناتوان مي‌شوند؛ آن گاه كه اراده‌ي مردم را به چيزي نمي‌گيرند؛ آنگاه كه مشاركت مردم را در امور كشور برنمي‌تابند و سرانجام؛ آنگاه كه اقتدارگري را به هر شيوه؛ خواه پليسي؛ خواه پادگاني؛ و حتي خواه امنيتي؛ جايگزين عوامل مقبول مشروعيت خويش مي‌كنند؛ سپاه پنهان موريانه؛ رويگرداني ملي را بر پايه‌هاي بيگانه فرو مي ريزند و مردم به اميد آن كه نفسي تازه كنند؛ شادماني مي‌كنند.

عجب عبرت انگيز است داستان ايوان مداين.

احمدپورنجاتي- روزنامه همشهري يكشنبه بيست و چهارم فروردين هشتاد و دو

همشهري جوان شماره 144، 3 آذر  و 145 ، 10 آذر (با كمي تاخير ولي خواندني)

قلبم را در نيار!

عمرا حاتمي كيا فكر نمي‌كرد سريال دراماتيك روح محوري كه مي سازد اين طور در جامعه باز خورد داشته باشد. اوايل امسال 67هزار نفر براي اهداي اعضا بعد از مرگ ثبت نام كرده بودند و اين اواخر سايت پيوند اعضا هر 4 ساعت 40 عضو جديد پيدا مي‌كرد اما با نارضايتي حسن گلاب از دادن قلبش تعداد زيادي از اين افراد پشيمان شده‌اند و گفته‌اند: «غلط كرديم! نمي‌خوايم پيوندمان بزنيد.» و فرمها را پاره پاره كرده‌اند و دور ريخته‌اند. يك پزشك هم توي كار پيوند است از مشكلاتي كه اين سريال به وجود آورده گلايه كرده و گفته خيلي از پدر و مادرهايي كه قلب يا اعضاي فرزند فوت شده‌شان را اهدا كرده‌اند مراجعات مكرر دارند و مي‌پرسند پسر يا دختر ما راضي بود كه ما قلب و كليه‌اش را به فلاني داديم؟

به هر حال حاتمي كيا موفق شد با سريالش هر چه نهادهاي پزشكي ريسيده بودند پنبه كند، سپس پنبه‌ ريزه‌ها را آتش زده و خاكسترش را بر باد دهد.

 

برگزاري سيرك با همكاري محيط زيست!

مراسم افتتاحيه سيرك در پارك پرديسان با حضور جمعي از مسئولان سازمان محيط زيست كه همراه خانواده در آن شركت كرده بودند برگزار شد! سيرك پرديسان در حالي افتتاح شد كه جمعي از تشكلهاي زيست محيطي، دوستداران محيط زيست و كارشناسان نسبت به اين اقدام ضد محيط زيستي شگفت زده شده و آن را «طنز تلخ» ناميدند.  شيرها، ببرها، اسب‌هاي پاكوتاه، گورخر و سگها، تمساح ها و مارهاي بوآ در حالي به ضرب شلاق به اجراي حركات نمايشي مي‌پرداختند كه همزمان «تشكرهاي مكرر مجري برنامه از همكاري سازمان محيط زيست» را مي‌شنيدند! پيشنهاد مي‌شود در راستاي برگزاري سيرك با همكاري سازمان محيط زيست طرحهاي زير نيز از سوي نهادهاي مربوطه به اجرا در بيايد:

- مسابقه تزريق برتر از سوي ستاد مبارزه با مواد مخدر.

- طرح قاچاق فيلمهاي روي پرده با حمايت مالي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.

- مراسم رونمايي سايت بزرگ ارائه دهنده فيلم‌هاي نافرم با حضور مسئولان نيروي انتظامي.

- همايش «ايده‌هاي خلاق براي قاچاق مواد مخدر» با سخنراني دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر.

- طرح خياباني عربده‌كشي هفته با همكاري مسئولان طرح ارتقاي امنيت اجتماعي.

 

سوژه‌هاي هفته

تقدير هفته بلكم تقدير قرن: در مراسم اختتاميه جشنواره مطبوعات، از روزنامه‌هاي كيهان، رسالت و خبرگزاري فارس به عنوان رسانه‌هاي منتقد رولت تقدير شد!

ببين قبلا چه خبر بوده هفته: «افزايش 143 درصدي رد رشوه از سوي نيروي انتظامي»

بدون شرح هفته: وزير آموزش پرورش گفت: «اجبار به اقامه نماز، عامل نماز نخواندن 55 درصد دانش آموزان متوسطه است.»

استدلال هفته: معاون امور مطبوعاتي و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي: «ايران از نظر تعداد نشريه، جزو 10 كشور اول دنياست كه اين آمار نشان آزادي بيان در كشور است.»

 

تسبيح حاج يونس فتوحي رسيد

با اين كه 2 ماه از ماه رمضان مي‌گذرد تاثير آن همچنان در بازار ادامه دارد.  احتمالا اين روزها اگر در بازار بگرديم اين چيزها را هم مي بينيم:

كتوني و كت و شلوار سفيد مدل الياس رسيد

ميكروفون بي صدا با قابليت شليك به محافل خصوصي همراه با تصوير

سه تار نظير شنبه موجود است

تير و كمان مين جو رسيد

داروي گياهي ضد چسبندگي روده امپراطور رسيد

زير شلواري عطا رسيد

مدل سبيل شوكت موجود است

داروي رشد بچه‌ي نسرين (بهار) رسيد.

روح ياب و روح گير اهدا كننده‌ي اعضا مخصوصا قلب پيوندي عرضه مي‌گردد...

 

تمشك طلايي

ايمان فتحي اسكندري: بالاپور در بازي جوانان ايران-پاكستان گفت: «يه فرود بلند! انجام مي‌ده انصاري‌فر، مهاجم تيم ما با اين پروازش»

محمد وجداني: رضا جاوداني قبل از بازي راه آهن- پرسپوليس با هيجان گفت: «بازي سختي است ولي مطمئنا بازي دشواري است.»

فاطمه احمدي: جواد خياباني بعد از فينال ليگ قهرمانان آسيا با لحن حماسي گفت: «سپاهان به ما ياد داد چطور مي‌شود ايستاد اما شكست خورد»

من در كره‌ي زمين زندگي مي‌كنم!

‍((اگر ده سال اخير چيزي در باره هري پاتر نشنيده ايد؛ احتمالا در كره‌ي ديگري زندگي مي‌كنيد.))

سلام؛ من از يك كره‌ي ديگر با شما حرف مي‌زنم. هميشه دوست داشتم از دنياي خودم در اين كره با شما حرف بزنم كه خوشبختانه اين فرصت نصيبم شد. من از كره‌ي شما بسيار شنيده‌ام ولي نمي‌فهمم چرا كره‌ي ما با شما اين قدر متفاوت است. نمي‌فهمم چرا دغدغه‌هاي دختري همسن و سال من در كره‌ي شما بايد انتخاب رشته باشد و يكي مثل من در اين كره‌ي اصلا نتواند به درس خواندن بيشتر از ديپلم فكر كند. من نمي‌دانم چرا در كره‌ي شما جوانهايي مثل من كارشان خرج كردن پول زبان‌ بسته‌ي پدر است و در كره‌ي من تنها نان‌آور خانواده هستند.

من نمي‌فهمم چرا در كره‌ي شما جوانها عاشق تابستان هستند و تابستان برايشان شروع تفريح و مسافرت و شركت در كلاسهاي فرهنگي؛ هنري؛ ورزشي است؛ اما من در اين كره از تابستان متنفرم زيرا مجبورم با پس انداز ۹ ماه كارم شكم ۵ نفر را سير كنم و انتظار بكشم تا سال تحصيلي شروع شود و بچه‌هاي كوچك چند معلم دبيرستان را نگهداري كنم تا درآمدي داشته باشم.

من نمي‌فهمم چرا در كره‌ي شما جوانها عاشق زمستان هستند؛ زيرا فرا رسيدن زمستان مساوي است با اسكي رفتن و برف بازي و در كره‌ي من زمستان مساوي است با از سرما لرزيدن و لباس گرم نداشتن. من نمي فهمم چرا در كره‌ي شما بزرگترين دغدغه‌ي يك پدر جور كردن شهريه‌ي سه مليون توماني كلاس كنكور است و در كره‌ي من نيم اين پول مي‌تواند قلب بيمار پدرم را مداوا كند.

من نمي‌فهمم چرا در كره‌ي شما دخترهاي هم سن و سال من؛ خواستگارها را يكي يكي به خاطر نداشتن قيافه و كار سطح بالا و پول و تحصيلات آن چناني سكه‌ي يك پول مي‌كنند؛ در حالي كه من بايد در كره‌ي خودم در مقابل چهره‌ي خجالت‌زده و چشمان نمناك مادر خواستگارها را رد كنم؛ فقط به خاطر اين كه مي‌دانم بعد از من چه بر سر پدر مريض و مادر از كارافتاده و خواهر و برادر محصلم مي‌آيد.

در كره‌ي شما دخترهاي ۲۰ ساله دخترهاي شادابي هستند كه مسئوليتشان مرتب كردن اتاق شخصي‌شان است و در اين كره‌ مسئوليت من اداره‌ي يك زندگي است.

من هري پاتر را نمي‌شناسم؛ نه اين كه اسمش را نشنيده باشم؛ چرا شنيده‌ام ولي وقت شناختن‌اش را ندارم و نخواهم داشت. من نمي‌توانم از اين كره حتي چند وقت يك بار به كره‌ي شما سر بزنم. من از كره‌ي شما دورم؛ خيلي دور...

راستي يادم رفت بپرسم؛ شما در كدام كره زندگي مي‌كنيد؟ اگر مي‌خواهيد از كره‌ي من بدانيد؛ من در كره‌ي زمين زندگي مي‌كنم!

برگرفته از هفته نامه همشهري جوان شماره ۱۳۳