نامه های ارغوان اشترانی به رویا صغیری (نامه شماره 10)
رویای_آزادی
زن، دفتری را که خریده بود پس آورد، کارمندم عصبانی شده بود و با یک لحن شاکی به او گفت: « نمی دونم، خانم اشترانی، جنس فروخته شده رو بی دلیل پس می گیریم؟»
گفتم: «چرا نمی گیریم؟ اگه امروز برده باشه با کمال میل پس می گیریم.».
یاد #نازلی_پرتوی افتاده بودم، #زندانی_سیاسی اوایل انقلاب که سالها بیشتر از حکم تعیین شده برایش، حبس کشید و اولین روزی که از زندان آزاد شده بود، رفته بود مغازه و جنسی خریده و پس داده بود تا #آزادی را باور کند.
شانزدهم شهوریور نود و هفت
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم آذر ۱۳۹۷ ساعت 3:26 توسط ارغوان اشترانی
|