فيروز كريمي و ماجراي پنالتي
اين روزها مكررا اخبارهايي از توبيخ فيروز كريمي براي دستور دفع نكردن پنالتی تیم راه آهن ميخوانم يا ميشنوم، تمام منطقي هم كه براي محكوم كردن فيروز كريمي به كار ميرود اين است كه براي اعتراض به اعمال نادرست بايد به روش قانوني اقدام كرد و چنين شيوهي عملي، يعني استعفا از مبارزه با تيم خطاكار، از دو جهت خطاست، يكي اين كه بي اعتنايي به قوانين مدون است و ديگر اين كه براي حريف خطاكار سود در پي خواهد داشت و او بدون مبارزه به پيروزي دست پيدا خواهد كرد!
فيروز كريمي كه اساسا تا به حال اهل منطق بودن خود را در هيچ جرياني ثابت نكرده و اساسا ادعاي آن را هم ندارد پاي ميز محاكمه است، حالا من از شما ميخواهم ايراداتي كه به اين دوست گرامي وارد ميشود را مقايسه كنيد با عمل مربيان ساير رشتههاي ورزشي كه به ورزشكارانشان به نشانهي يك اعتراض سياسي دستور ميدهند با حريفان اسرائيلي وارد مبارزه نشوند!
و به اين ترتيب علاوه بر اين كه به قوانين مدون بي اعتنايي ميكنند وسيلهي پيروزي ورزشكار اسرائيلي را هم مثل آب خوردن فراهم ميسازند، حال آن كه سردمداران كنترل كنشهاي اين مربيان ادعاي منطق و قانونمدار بودن دارند و تمام تلاششان را براي محكوم كردن اعمال بي منطق فيروز كريمي به كار ميگيرند!!!
پي نوشت1: من فكر ميكنم فيروز كريمي با كارهايش به عنوان يك اسطوره در تاريخ ايران ماندگار خواهد شد!
پي نوشت 2: پيشنهاد ميدم يك عذرخواهي رسمي اميد كه در حقيقت يك توبيخ غير رسمي است را از دست ندهيد.